تنها بودن ممکن است باعث کوچکشدن مغز شود
تاریخ انتشار: ۲۴ تیر ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۸۲۳۰۱۹۹
خبرگزاری آریا-انزوای اجتماعی در افراد مسن ممکن است به کوچک شدن حجم مغز و زوال عقل منجر شود
به گزارش خبرگزاری آریا به نقل از ایندیپندنت،برخی مطالعهها نشان دادهاند که قرار دادن افراد سالمند در گروههای اجتماعی فعال، از کاهش حجم مغز جلوگیری میکند
پیشتر نشان داده شده است که کمبود ارتباط اجتماعی و ازدستدادن تحریک مغزی که در اثر گفتوگو نکردن بهوجود میآید، به بیماری زوال عقل ربط دارد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
پژوهشگران در پی یافتن چگونگی تاثیر انزوای اجتماعی بر مغز، هشتهزار و 896 فرد 65 سال و بالاتر را که اسکن امآرآی انجام داده بودند بررسی کردند.
آنها از این افراد پرسیدند با بستگان و دوستانی که با آنها زندگی نمیکردند چقدر ارتباط دارند، مثلا هرچند وقت یکبار آنها را میبینند یا تلفنی با آنها صحبت میکنند و از آنها خواستند بین گزینههای هر روز، چند بار در هفته، چند بار در ماه، یا بهندرت، یکی را انتخاب کنند.
روزنامه دیلیمیل گزارش میدهد این مطالعه نشان داد حجم مغز کسانی که ارتباط اجتماعیشان در کمترین حد ممکن بود، به میزان چشمگیری کوچکتر از افرادی بود که ارتباط اجتماعی زیادی داشتند.
حجم کلی مغز آنها 67.3 درصد و حجم مغز افرادی با ارتباط اجتماعی گسترده، 67.8 درصد بود.
بخش هیپوکامپ و آمیگدال که به حافظه مربوط است و در بروز زوال عقل نقش دارد نیز در افراد منزوی کوچکتر بود.
هیپوکامپ یکی از نخستین مناطقی است که تحت تاثیر آلزایمر قرار میگیرد.
به گزارش دیلیمیل، ارتباط اجتماعی نداشتن به تسریع انقباض تدریجی مغز - که با بالا رفتن سن رخ میدهد - منجر میشود. افراد منزوی تمایل به سبک زندگی ناسالمتر هم دارند که ممکن است برای مغزشان مضر باشد.
دکتر توشیهارو نینومیا، نویسنده ارشد این مطالعه از دانشگاه کیوشو ژاپن، گفت: «انزوای اجتماعی برای افراد مسن مشکلی فزاینده به شمار میآید.»
این نتایج نشان میدهد که حمایت از افراد برای شروع یا حفظ روابطشان با دیگران، ممکن است به جلوگیری از آتروفی مغزی و بروز زوال عقل کمک کند.
ارتباط میان نداشتن روابط اجتماعی و مغز کوچکتر که در ژاپنیهای مسن دیده میشود، حتی زمانی که سایر عوامل تاثیرگذار بر مغز مانند وزن بالا، مصرف دخانیات و الکل، و ابتلا به دیابت در نظر گرفتهشده بود نیز دیده شد.
این مطالعه که در نشریه نورولوژی منتشرشده است، نشان میدهد افرادی که حجم مغزشان کم میشود ممکن است دچار تغییرات شخصیتی بیشتری شوند و مثلا نسبت به قبل بیتفاوتتر شوند.
همین امر ممکن است باعث شود که کمتر با دیگران معاشرت کنند، نه اینکه ندیدن دیگران باعث تغییرات مغزی شده باشد.
ماده سفید مغز افرادی منزوی در این مطالعه بیشتر از افرادی که ارتباط اجتماعی مکرر داشتند، آسیب دیده بود.
نسبت حجم داخل جمجمه که از ضایعات ماده سفید تشکیل شده است در گروه مبتلا به انزوای اجتماعی 0.30 درصد و در گروهی که ارتباط اجتماعی قوی داشت 0.26 درصد بود.
این پژوهشگران دریافتند که افسردگی به کوچکشدن مغز میانجامد، که تا حدی رابطه بین انزوای اجتماعی و حجم مغز را توضیح میدهد.
بااینحال، وجود نشانههای افسردگی تنها یکی از عواملی است که موجب کاهش حجم مغز میشود.
دکتر نینومیا توضیح داد: «برخی مطالعهها نشان دادهاند که قرار دادن افراد سالمند در گروههای اجتماعی فعال، از کاهش حجم مغز جلوگیری کرده و حتی در برخی موارد باعث بازگشت آن شده و به افزایش توانایی ذهنی و حافظه افراد کمک کرده است، بنابراین احتمال آن وجود دارد که مداخلاتی برای بهبود انزوای اجتماعی افراد بتواند مانع کاهش حجم مغز شود و از زوال عقل که درپی آن رخ میدهد جلوگیری کند.»
تنهایی می تواند باعث التهاب در مغز شود.
افرادی که از نظر اجتماعی خود را جدا می دانند- در مغز، سطوح بالاتری مارکرهای التهابی دارند. آنها همچنین فعالیت تشدید شده ی ترس یا پاسخ پرشی تری در بدن دارند. ترس یا پرش وقتی فعال میشود که فرد زیر شرایط استرس زا است. این حالت، می تواند سبب شود برخی افراد نسبت به تهدید ها بدبین شوند. افرادی که تنها هستند توانایی تصمیم گیری کمتر و قدرت حافظه و یادگیری کمتری دارند. افرادی که از نظر اجتماعی مرتبط با دیگران نیستند، علایمی از تشدید خشونت را نشان می دهند.
با طولانی شدن دوره های تنهایی افراد می توانند در رفتار و سبکی که با جهان ارتباط برقرار میکنند دچار تغییرشوند. این به علت بازنویسی سیناپس های عصبی است. مطالعه ای نشان داد، موشی که دو هفته به صورت جدا نگه داشته شود سطوح بالاتری از مواد شیمیایی را درمغز نشان می دهد و این در ارتباط با رفتار استرس زا است. این، موشها را ترسوتر و مستعد به واکنش های متغیر کرد.
مطالعه ی دیگری نشان می دهد جدایی، سلول های مغزی را در موش چروکیده می کند. پژوهشگران، مطالعه ای را بر موش انجام دادند و این با جدا کردن موش از جامعه ی موش ها بود. پس از یک ماه این موش ها سلول های مغزی کوچکتر در برخی مناطق مغز داشتند.
اندازه ی کلی نورون ها پس از یک ماه جدایی در حدود 20% کاهش پیدا کرد. این چروکیدگی پس از آنکه موش، 3 ماه در حالت قرنطینه نگه داشته شود پایدار باقی می ماند. افرادی که تنها هستند به بیماری ها هم حساس ترند. سیستم ایمنی فرد جدا شده از دیگران به ویروس های مهاجم به شکل متفاوتی پاسخ می دهد و سبب می شود آنها بیشتر بیمار شوند. تنهایی و جدایی فیزیکی-اجتماعی می تواند منجر به 30% افزایش در مرگ قبل از بلوغ شود.
مطالعه نشان میدهد بیماران قلبی با تنهایی مزمن، سه برابر دیگر هم گروه های اجتماعی خود، در خطر مرگ هستند.
تنهایی، متفاوت از ایزوله شدن اجتماعی است. تنهایی حالتی ذهنی است. مطالعه ی ما نشان میدهد تنهایی ممکن است مسری باشد. در مطالعه ای ده ساله، پژوهشگران بررسی کردند چگونه تنهایی در شبکه های اجتماعی توسعه پیدا میکند. نتایج نشان داد افرادی که نزدیک به فرد دیگری هستند- که دچار تنهایی است- 52% بیشتر ممکن است دچار احساس تنهایی شوند.
ولی گاهی، جدایی و تنها بودن بدترین چیز نیست. تنها بودن برای مدتی برای DMN ما سودمند است .وقتی ما در حالت استراحت هستیم و احساس میکنیم در حال خودشناسی هستیم، در شبکه ی پیش فرض، بخش های مختلفی از مغز با هم در ارتباط هستند. تنها بودن به ما اجازه میدهد بر زندگی خود تعمق و تمرکز کنیم.
منبع: خبرگزاری آریا
کلیدواژه: تنهایی مغز انزوا ارتباط اجتماعی انزوای اجتماعی کاهش حجم مغز نشان می دهد تنها بودن زوال عقل
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.aryanews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری آریا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۸۲۳۰۱۹۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
بازگشت شفاف قبل از مرگ!
زوال عقل اغلب به عنوان یک «خداحافظی طولانی» توصیف میشود. اگرچه فرد هنوز زنده است، اما زوال عقل به آرامی و به شکل غیر قابل برگشتی خاطرات وی و ویژگیهای هویتی فرد را از بین میبرد.
به گزارش ایسنا، زوال عقل یک بیماری است که در نهایت توانایی فرد را برای برقراری ارتباط، خوردن و نوشیدن به تنهایی، درک مکان و شناخت اعضای خانواده از بین میبرد.
از اوایل قرن نوزدهم، داستانهایی از جانب مراقبان و کارکنان بهداشت و سلامت نقل شده است که گفته شده برخی از افراد مبتلا به زوال عقل به طور ناگهانی به حالت عادی برمیگردند. آنها فردی را توصیف کردهاند که در حال یک گفتگوی معنادار و به اشتراک گذاشتن خاطراتی که فراموش کرده بوده شوخی میکند و حتی درخواست غذا میکند.
تخمین زده میشود که ۴۳ درصد از افرادی که این اصطلاحا «شفافیت» کوتاه را تجربه میکنند، ظرف ۲۴ ساعت پس از آن میمیرند و ۸۴ درصد نیز در عرض یک هفته از دست میروند.
اما چرا این اتفاق میافتد؟
زوال عقل یا دمانس(Dementia) در پزشکی و روانپزشکی، اختلال مزمن و گاهی حاد فرآیندهای روانی و زوال عصبی پیشرونده است که با تغییر شخصیت و موقعیتناشناسی و اختلال در حافظه و داوری و اندیشه همراه است. شایعترین نوع آن، زوال عقل سالخوردگی یا بیماری آلزایمر است. از دیگر عوامل ایجاد زوال عقل میتوان به سکته مغزی و بیماریهای غیرشایع ولی معروف مانند جنون گاوی اشاره نمود.
طبق تعریف، زوال عقل عبارت است از تخریب پیشرونده کارکردهای شناختی که در زمینهای از هوشیاری کامل بروز میکند. زوال عقل مجموعهای از علائم شامل اختلالاتی در حافظه، توجه، زبانپریشی، تغییرات روانشناختی و مختل شدن فعالیتهای روزمره تظاهر مییابد.
شفافیتی مبهم
دو پژوهشگر به نامهای مایکل نام(Michael Nahm) و بروس گریسون(Bruce Greyson) در سال ۲۰۰۹ اصطلاح «شفافیت نهایی» را ابداع کردند، چرا که این به یاد آوردنهای بیماران مبتلا به زوال عقل تنها اندکی پیش از مرگ اتفاق میافتد.
البته همه این شفافیتهای نهایی نشان دهنده مرگ قریب الوقوع نیستند. یک مطالعه نشان داد بسیاری از افراد مبتلا به زوال عقل پیشرفته بیش از شش ماه قبل از مرگشان بخش مختصری از خودِ قدیمیشان را بروز میدهند.
شفافیت در سایر شرایطی که بر مغز یا مهارتهای تفکر تأثیر میگذارد، مانند مننژیت، اسکیزوفرنی و در افراد مبتلا به تومورهای مغزی یا افرادی که دچار آسیب مغزی شدهاند نیز گزارش شده است.
لحظات شفافیت که لزوماً نشان دهنده مرگ نیستند، گاهی اوقات «شفافیت متناقض» نامیده میشوند. این رویداد از این جهت متناقض نامیده میشود که با سیر مورد انتظار بیماریهای عصبی مانند زوال عقل در تضاد است.
توجه به این نکته مهم است که این دورههای شفافیت، موقتی هستند و متأسفانه نشاندهنده معکوس شدن روند بیماریهای عصبی نیستند.
چرا «شفافیت نهایی» اتفاق میافتد؟
دانشمندان برای توضیح اینکه چرا شفافیت نهایی رخ میدهد، تلاش کردهاند. برخی از رویدادهای شفافیت در حضور عزیزان گزارش شده است. برخی دیگر گزارش کردهاند که موسیقی گاهی اوقات میتواند شفافیت را بهبود بخشد، اما بسیاری از شفافیتها محرک مشخصی ندارند.
یک تیم تحقیقاتی از دانشگاه نیویورک حدس زدند که تغییرات در فعالیت مغز قبل از مرگ ممکن است موجب پیدایش شفافیت نهایی شود. اما این فرضیه به طور کامل توضیح نمیدهد که چرا افراد به طور ناگهانی تواناییهایی را که گمان میرفت از دست داده بودند، بازیابی میکنند.
همچنین مطالعه شفافیت متناقض و نهایی بسیار دشوار است. همه افراد مبتلا به زوال عقل پیشرفته قبل از مرگ، شفافیت را تجربه نمیکنند. رخ دادن شفافیت، غیر قابل پیشبینی است و معمولاً بدون محرک خاصی رخ میدهد.
از آنجایی که شفافیت نهایی میتواند برای کسانی که شاهد آن هستند، مسرتبخش و خاطرهانگیز باشد، برای دانشمندان غیراخلاقی است که از آن زمان برای انجام تحقیقات خود استفاده کنند. در زمان مرگ نیز برای دانشمندان دشوار است که با پزشکان و پرستاران در مورد هر لحظه از شفافیتی که ممکن است رخ داده باشد، مصاحبه کنند.
توضیحات برای شفافیت نهایی فراتر از علم است. این لحظات شفافیت ذهنی ممکن است راهی برای فرد در حال مرگ برای خداحافظی نهایی و ارتباط مجدد با خانواده و دوستان باشد. برخی بر این باورند که شفافیت نهایی نشان دهنده ارتباط فرد با زندگی پس از مرگ است.
چرا شناخت شفافیت نهایی مهم است؟
افراد واکنشهای مختلفی به دیدن شفافیت نهایی در یک فرد مبتلا به زوال عقل پیشرفته دارند. در حالی که برخی آن را تلخ و شیرین توصیف میکنند، برخی دیگر آن را گیج کننده و ناراحت کننده میدانند. همچنین ممکن است بر اثر آن اصرار برای ادامه فرآیندهای مراقبتی و درخواست اقدامات نجات جان فرد در حال مرگ به وجود بیاید.
آگاهی از شفافیت نهایی میتواند به خانواده و دوستان بیمار کمک کند درک کنند که این بخشی از فرآیند مرگ است و به این مسئله اذعان کنند که فرد مبتلا به زوال عقل دیگر بهبود نمییابد تا بتوانند از زمانی که بیمار دچار شفافیت نهایی میشود، بهترین استفاده را ببرند.
شفافیت نهایی برای کسانی که شاهد آن هستند، میتواند فرصتی گرانبها و نهایی برای ارتباط مجدد با عزیزی که قبل از شروع زوال عقل بوده باشد و برای «خداحافظی نهایی» آماده شوند.
انتهای پیام